ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

کاش میدانستی!
علت سردی این آتش سوزنده عشق
در امان ماندن عود دلت از سوختن است!!!
۱۴
۸۲ ۳ ۰ ۴
شاید که من اشتباه کردم ای دوست
در عشق تو را تباه کردم ای دوست
چون طفل قلم به دست بی هیچ دلیل
طومار دلت سیاه کردم ای دوست
۱۴
۸۲ ۳ ۰ ۴
گفتی به من که سهم تو هرگز نبوده ام
پس ازچه رو دل من شیدا ربوده ای
۱۴
۸۲ ۳ ۰ ۴
در سیل زمان چون به شنا افتادی
در بازى امواج ز پا افتادیم
افسوس زمانى که به ساحل برسیم
خوابیم و ندانیم کجا افتادیم
۲۸ ۰ ۰ ۳
دلم کوه صبر است آبش مکن
گرفتار رنج و عذابش مکن
بیا خانه قلب من مال تو
ولی مرد باش و خرابش مکن
۶۶۱
۹۱۶ ۱۵۸ ۶۶ ۲۲۹
چیست از این خوبتر در همه آفاق، کار
دوست به نزدیک دوست، یار به نزدیک یار
۶۶۱
۹۱۶ ۱۵۸ ۶۶ ۲۲۹
لبانت قند مصری، گونه هایت سیب لبنان را
روایت می کند چشمانت آهوی خراسان را
من از هر جای دنیا هر که هستم عاشقت هستم
به مهرت بسته ام دل را، به دستت داده ام جان را
۶۶۱
۹۱۶ ۱۵۸ ۶۶ ۲۲۹
نکند فکر کنی در دل من یاد تو نیست
گوش کن، نبض دلم با تو یکی ست.
۳
۱۶ ۰ ۰ ۱
روزگاریست در این شهر غریب
بین این آدمها
که ز تنهایی خود می ترسند
و ز پس آینه از دیدن خود می لرزند
من تو را پاکترین یافته ام
آنقدر پاک که گر آب نبود
من تو را آب صدا می کردم...
۶۶۱
۹۱۶ ۱۵۸ ۶۶ ۲۲۹
وطنم، ایرانم گر تو سبزی، سبزم
من زشیرینی تو فرهادم
عید آن روز مبارک بادم
که تو آبادی و من آزادم
۲
۳۰ ۰ ۰ ۰
در كنارم روز و شب بی تاب بود
غافل از او چشم من در خواب بود
تا شدم بيدار و مشتاق پدر
او به خواب و چهره اش در قاب بود
همه ی پدران آسمانی را به فاتحه ای مهمان کنيد.
۲۸ ۰ ۰ ۳
از عشق تو من جوجه خروسم اگر قد قد کنی لبتو می بوسم.
۰
۱ ۰ ۰ ۰
هركجا دانه و دام است گرفتار منم
همه درخواب خوش اند خسته بيدار منم
چونكه بازار نبود مشتری غصه و غم
هركجا غصه فروش است خريدار منم!!
۲
۳۰ ۰ ۰ ۰
کاش میشد بچگی را زنده کرد
کودکی شد کودکانه گریه کرد
شعر"قهر قهر تا قیامت"را سرود
آن قیامت که دمی بیشتر نبود
فاصله با کودکی هامان چه کرد؟
کاش میشد کودکانه خنده کرد
۲
۳۰ ۰ ۰ ۰
اگر یارای آن باشد
به دست آرم یکی فانوس کرم شب تابی
برایت نامه بنویسم
۱٬۳۰۱
۵۱۹ ۸۵۰ ۵۹ ۱٬۱۳۷
وقتی كه لب چشمه ی آب آمده بود
دیدم كه چگونه با شتاب آمده بود
او آب نمی خواست و من فهمیدم
برصید من خانه خراب آمده بود
۰
۲ ۰ ۰ ۰
مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست
یاشب و روز بجز فکر توام کاری هست
۱۱۹
۱۰۱ ۷۰ ۶۱ ۲۵
قسم ای نازنین تا زنده هستم
تو را من دوست دارم، می پرستم
۱۱۹
۱۰۱ ۷۰ ۶۱ ۲۵
چنان کاری غمت باقلب من کرد
که موج زلزله با ارگ بم کرد!
۱۱۹
۱۰۱ ۷۰ ۶۱ ۲۵
تک گل واشده ای گفت صبا را عشق است
بلبل آمد به میان گفت صدا را عشق است
گل و بلبل بنشسته به کنار
سنبل آمد به میان گفت وفا را عشق است
۱۰
۲۴ ۰ ۰ ۳
ساده بودم که تو را ساده تجسم کردم
بعد لبخند تو با گریه تبسم کردم
آشنا با همه پنجره های شهرم
چون تو را پشت همین پنجره ها گم کردم
۱۰
۲۴ ۰ ۰ ۳
یک عمر قفس بست مسیر نفسم را
حالا که دری هست مرا بال و پری نیست
حالا که مقدر شده آرام بگیرم
سیلاب مرا برده و از من اثری نیست
بگذار که درها همگی بسته بمانند
وقتی که نگاهی نگران پشت دری نیست
۱۰
۲۴ ۰ ۰ ۳
جان رفته ولی زخم وفایت نرود
تاثیر طلسم چشم هایت نرود
فرشی ز دل شکسته انداخته ام
آهسته بیا ، شیشه به پایت نرود
۱۰
۲۴ ۰ ۰ ۳
دلم دلگیره این روزا
تنم دلتنگ موندن نیست
دیگه دلواپس روزو
به تاریکی رسوندن نیست
۱۰
۲۴ ۰ ۰ ۳
ای کاش که من پیر شوم در بغلت
با دست تو زنجیر شوم در بغلت
پرواز پر از حس رهایی ست ولی
ای کاش زمین گیر شوم در بغلت
۱۰
۲۴ ۰ ۰ ۳