ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

فقط یک نظر حلال بود
پلک زدن را کنار گذاشتم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
لبخند را
یکبار تجربه کرده ام در عکس " پرسنلی "
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
از هر که به من رسیده است
شکستی
به یادگار مانده ...
مثل مسجدی میان راهی میزبان نمازهای شکسته ام !
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
قحط همدم است
من به خوشامدگویی تابلوی خیابان هم دلخوشم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
من با عشق آشنا شدم
و چه کسی این چنین آشنا شده است؟...
هنگامی که دستم را دراز کردم که دستی نبود
هنگامی لب به زمزمه گشودم ،که مخاطبی نداشتم. و هنگامی تشنه آتش شدم ،
که در برابرم دریا بود و دریا و دریا ...!
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
معشوق من چنان لطیف است
که خود را به " بودن " نیالوده است ؛
که اگر جامه ی وجود بر تن میکرد،
نه معشوق من بود " شریعتی"
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
همیشه
یکم کنجکاوی پشت " همین طوری پرسیدم " هست
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
بدتر از دست های آلوده هم وجود دارد
دست های شسته از همه چیز
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
درد مرا شمعی می فهمد که برای دیدن یک چیز دیگر آتش میزنند
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
گاه آدمی تنهاتر از آن است که سکوتش می گوید. دیشب تنهایی ام تا نوک مدادت آمده بود
اگر می نوشتی ام
اگر می نوشتی ام ...
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
شاید خر باشم، ولی اگر خرشناس خوبی باشی می دانی که حتی خرها هم یونجه و سیم خاردار رنگ شده را از هم تشخیص می دهند!
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
پرندگان پشت بام را دوست دارم، در میان آن ها یک پرنده ی بی معرفت است که می دانم روزی به آسمان خواهد رفت و بر نمی گردد و من او را بیشتر دوست دارم!
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
این همه راه که آمدم
کمتر بود
از این یک قدم
که به تو مانده است
من مسافت را
با تپش قلبم محاسبه میکنم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
دست تکان دادم و از دستت دادم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
شعر اگر می گویم
یعنی که یارم نیامده...
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
گریه به اشک نیست
پراندن سنگ است
گاهی
بر سطح رود
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
کسی که نشسته است
همیشه خسته نیست
شاید جایی برای رفتن نداشته باشد
کسی که نشسته است
شاید خسته باشد
شاید همه جا را گشته باشد و خسته باشد
کسی که نشسته است
حتما گم کرده ای دارد
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
جایی که معیار پرنده
طعم کباب اوست
پرواز نقش لعاب است
بر کاسه های خورش
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
برگشتن
فعل کسی ست
که از جایی رفته است
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
مرا به رد شعرم دنبال کن
من رد پا ندارم
رد درد را بگیر
و به من برس
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
به خودم آمدم انگار تویی در من بود
این کمی بیشتر از دل به کسی بستن بود!
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
چای داغی که " دلم " بود
به دستت دادم
آنقدر سرد شدم از دهنت افتادم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیزترین حالت غمگین شدن است...
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
دست تو اگر بود ،دستان من در جیبم نبود
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵
تو نباشی من از اعماق غرورم دورم
زیر بی رحم ترین زاویه ی ساطورم
۸۱ ۱۸ ۰ ۱۵