ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

می روم از کویش اما تاب تنهاییم نیست
گرشکیبایی توای دل,من شکیباییم نیست
چون حبابی دیده بگشودیم ودر دریا شدیم
هرچه هست از اوست,حرفی ازمن وماییم نیست
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
در قیامت گیسوانت تقصیر من چه بودکه نه متهم بودم و نه شاکی, تنهاعبور می کردم از آن قیامت غمگین!
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
با قهر می گریزی و گویا که غافلی, آرام, سایه ای, همه جا در, قفای توست...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
من که میدانم مرا تنهای تنهامی گذاری می روی, باغمت ای آشنا, غرق تمنا می گذاری می روی...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
پیکر تراش پیرم و با تیشه خیال, یک شب تو را ,ز مرمر شعر آفریده ام, اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد در پای خویش به خاکم فکنده ای...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
آی آدم ها که در ساحل نشسته شاد و خندانید ,کسی درمیان آب دارد می سپارد جان, آی آدمها...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
ای زاده هفت پشت اصالت, درمکتب عشاق
اگر این بودجوابت, لعنت به تو و ذات خرابت
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
یافاطمه(س)من عقده دل وانکردم,گشتم ولی قبر توراپیدانکردم... تبریک روز زن به همه زنان پاکدامن وفداکارزمانم,به مناسبت ولادت بهترین ,پاکترین ووالاترین گوهرهستی حضرت فاطمه (س).
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
سلامتی اونی که قلبش طلاس
اما تا روزی که می میره کسی قدرش و نمی دونه
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
در بیابان گر بشوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان, غم مخور
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
بی دلی در همه احوال,خدا با او بود
او نمیدیدش و از دورخدایا میکرد...
حافظ
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
کجایی؟ در سیاهی این شب تیره تا بشکنی سایه های وهم دزدان آبرویم را, من از گزند نیش این مردم بسیار میترسم...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت, راهی بجز گریز برایم نمانده بود...
فروغ
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
حس عجیبی ست دلبستگی, تکه های دلم همه جا پراکنده اند, حتی کنار پدر بزرگ که پانزده سال پیش از بین ما رفته است...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
بالهای احساسم شکسته است,اماهنوزبه زخم دل من نمک میزنی...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
اشکم را که در آورد, آرام شد, انگار آبی روی آتشش ریخت, برای همیشه رفت, ماموریتش تمام شده بود...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
بگو گرمی آغوشت کجاست، من پای رفتنم دگر یخ زده است.
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
کاش در پهنه گیتی، دری می‌جستم که به روی سبزی چشمان تو راهی داشت.
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
کجای کارم اشتباه بود که دلم تو را خواست؟ شاید اعتماد به دروغ چشم ها!
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
وجودم گرد تعلق نپذیرد
گویی در دل آب نشسته است
تن خاکی ما
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
خدایا
چه ترس از درد بی درمان، که دارم چون تو معبودی
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
مرا دردی ست اندر دل
اگر گویم جهان سوزد
گر نگویم
ترسم که مغز استخوان سوزد
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
از سوز محبت چه خبر اهل هوس را
این آتش عشق است نسوزد همه کس را
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
تمام غرورت,ارزش یک قطره اشکم رانداشت...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵