ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

اگر روزی از این دلشده یادی کردی بدان در دل خاک تیره هم باشم از شوق وصال تو کفن می درم...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
نفسم وقتی به شماره می افتد که خبر آمدنت را بدهند اگر نه این تن سالهاست متروک مانده
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
تنهایی همیشه همین جا کنار من است هر دو در سکوت,سکون وسیاه سیاه...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
وقتی عطش طعم تو را با اشکهایم می چشید من عاشق چشمت شدم,نه عقل بود ونه دلی, چیزی نمیدانم از این دیوانگی وعاقلی...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
نازنینم تا به کی با قهرسخن می گویی ,من سالهاست لحظه هایم را به پای تو به خاک وخون کشیده‌ام!
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
سر به زیر افکنده ام تا لایق عشقت باشم اما بگو میان این همه سایه های دراز کف خیابان کدامشان تویی؟
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
چشمت خزان دلم را بهار می کند بیا
دستت یخ وجودم را بخارمی کند بیا
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
عزیز دل تو را با خویشتن یکدل نمی بینم بجز خون دل از این عشق بی حاصل نمی بینم
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش که تا یکدم بیاسایم ز دنیا و شر وشورش
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
اگر آغوش من دریاست تویی فانوس شبهایش
اگر حرفی زدم از گل تویی معنا ومفهومش
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
باد همه برگهای درختان خانمان را تکاند و من با افسوس دیدم بر تن لخت درخت انارمیوه هایش را که در آغوش خزان دیده اش سرخ می درخشیدند وچون نوزادی هنوز از شیره جانش می نوشیدند.
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
قلبم را به زنجیر کشیدم وبرصلیبش نوشتم ای غم تو پیروز شدی,اما عشق ناگهان تابید و همه جا سپیدشد,همه جا سپید شد...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
گلهای سرخ را دست باد سرد پرپر می کندو انسانهای با احساس زیر پای سرنوشت پلید پایمال می شوند,این تکرارهمیشگی این دنیای فانی است...(یاد مرتضی پاشایی عزیز گرامی وروحش قرین رحمت حق باد)
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
آه باران... دوباره آوازت دنیایم را واژگون کرد
دوباره آسمان سوراخ شدوشعرهایم سر رفت و روی زمین چکید...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
نبودنت رام نمی شودهنوز وحشیانه بر ته مانده دلم چنگ می کشد...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
روزگاری باتبسم با نگاه...
خوش تر از گرمای صد آغوش بود, این زمان بر هر که دل بستم دریغ...
آتش آغوش او خاموش بود...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
خدایا...
بازهم کمکم کن درحوادث روزو شب,در سختی های روزگار, از تنگناهای این سو و اندوه های آن سو, رهایم کن...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
مردن ازعشق بسیارنیکوتر اززندگی بی عشق است...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
درمقابل همه مثل سنگ,سخت ومحکمم ولی به توکه می رسم,یخ میزنم وذرّه ذرّه آب می شوم...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
درچشمت خیره نمی شوم,چشمت اقیانوس است می ترسم غرق شوم...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
دلنشین شدسخنم تا توقبولش کردی,آری آری سخن عشق نشانی دارد...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
بر ما به دُردکشی ظنّ بدمبَر,که آلوده گشت جامه ولی پاکدامنیم ...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد,آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد.
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
اشکت چکید, سرنوشتم تا قیامت گریه شد...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵
گر می گذشتم از سایه سنگین نگاهت, درقفس تنگ مژگان تو این گونه گرفتار نبودم...
۹۹۶
۳۲۵ ۲٬۴۹۸ ۱۲۰ ۳۵