ارسال پیامک

بازدید کننده محترم ، به وب سایت پیامک یاب خوش آمدید. برای ارسال پیامک جدید و استفاده از دیگر خدمات وب سایت باید در سایت عضو شود و سپس با استفاده از نام کاربری و واژه رمز خود وارد سایت شوید. در صورتی که عضو وب سایت هستید با نام کاربری و واژه رمز خود وارد شوید. همچنین بعد از عضویت در وب سایت امکان ارسال پیامک از طریق نرم افزار تلفن همراه هم برای شما وجود دارد.

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻣﻢ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﺟﺪﯼ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﮕﻢ : ﻟﻄﻔﺎ ﺣﺎﺷﯿﻪ ﻧﺮﻭ ﺩﮐﺘﺮ !
ﺑﻌﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻢ ﻭ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻣﻄﺒﺶ ﺑﻪ ﺍﻓﻖ ﺧﯿﺮﻩ ﺑﺸﻢ
ﻭ ﺑﮕﻢ : ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﺪﻩ ﻣﯽ ﻣﻮﻧﻢ ؟
ﺑﻌﺪ اونم ﺑﮕﻪ : ﺑﯿﺎ ﺑﺘﻤﺮﮒ ﺑﺎبا ﺳﺮﻣﺎ ﺧﻮﺭﺩﮔﯽِ نمی میری !
۵٬۳۷۶
۸۶۲ ۱٬۱۳۷ ۷۶ ۲۰۵
یکی از افتخارات دوران ابتدایی من اینه که مبصر کلاس بودم
وقتی کسی درس نمره کم میگرفت معلم به من میگفت :
ببرش دفتر بگو که درس نخونده !
اون لحظه حس پلیس بین المللو داشتم :)
چه فازی داشت لا مصب !
البته فوشایی که از بچه ها میخوردم رو نادیده میگرفتم
۲٬۴۸۶
۵۰۷ ۱٬۲۴۹ ۲۲ ۱۶۱
یکی از فانتزی هام اینه که این مسعود روشن پژوه رو بندازم تو یک استخر پر از تمساح و بعد بگم حالا بیا بیرون. یک و یک و یک ، دو و دو دو سه و سه و سه
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
یکی از فانتزیام اینه:
یه جایی که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم:
آره،آره،حواستون باشه؛
فقط زنده می خوامشاااا.
۳۳۲
۴۹ ۱۳۶ ۲ ۱۳
یکی از فانتزیام این بود که اسمم سهیل بود، بعدم یه زن می گرفتمو اسمش ستاره بود. بعد همه فک و فامیل به زنم می گفتن: ستاره ی سهیل شدی! ولی نشد که...
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
یکی از فانتزیام اینه که الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمی تونم
ولی متاسفانه تا می گیم "ج" طرف مثل میگ میگ میره!
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
یه زمانی !
یکی از فانتزی هام این بود که:
پادشاه بشم ، به نوکرام بگم واسم تخمه بشکونن ، من بخورم!
تا اینکه مزمز با هزار تومن اومد گند زد تو فانتزیم!
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
یکی از فانتزیام اینه که ازدواج کنم بچه دار بشم، دخترم بزرگ شه
بعد اون و مامانشو صدا بزنم: "دخترا"!
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
پسر: ﭼﻄﻮﺭﯼ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ؟
دختر: ﺧﯿﻠﯽ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ !
پسر: ﺑﺎﺷﻪ پس ﺑﯿﺎ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﯿﻢ!
دختر: ﺑﺎﺷﻪ!
پسر: ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ!!
دختر: ﻣﻨﻢ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ! ﺧﺐ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﻭ ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ !!!
پسر: ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ…
۵۸۷
۷۳ ۱۶۴ ۳۰۳ ۶
یکی از فانتزی هام اینه که...


.
.
.
.
بخندم...
۳۲۹
۵۰ ۴۵۴ ۵۱ ۱۳
دوست دارم بدونم اون چاپلوس بدبختي که ميگفت :

خانم مشقا رو نمي بينيد؟

الان به چه پست و مقامي رسيده....
۱۳ ۹۵۰ ۲۲ ۹
- یکی از بزرگترین لذت های دوران کودکیم این بود که دستمو تا آرنج بکنم تو کیسه برنج! آی حال می داد.
۱٬۹۵۷
۳۹۲ ۴۱۹ ۹۵ ۴۱۰
يكي از فانتزيام اينه كه نصفه شب به يه غريبه اس بدم:جنازه رو قايم كردم!
۱۹۱
۲۰۱ ۲۵ ۱ ۲۵
عاغا یکی از فانتزیام اینه ک برم پشت سر یه دختر خانم خوشکل بعد بگم چطوری عزیزم؟ چرا یادی نمیکنی؟
بعد دختره با کلی عشوه برگرده نگاه کنه ببینه دارم با گوشی صحبت میکنم
بیچاره دچار شکست روحی میشه
۷۸۸
۴۴۱ ۳۲۲ ۷۲ ۱۹۲
یکی از فانتزیام اینه که یه پیامک با صفر لایک تو تایید شده ها داشته باشم
لطفا اینو لایک نکنید که به یکی از فانتزیام برسم
کرم نشید لایک نکنید
۷۸۸
۴۴۱ ۳۲۲ ۷۲ ۱۹۲
یکی از فانتزیام اینه که وختی میشینم پای کامپیوتر...
دسشوئیم نگیره
شمام اینجورین یا من مشکل دارم؟:|
۲٬۴۹۹
۱٬۴۷۰ ۱٬۱۰۶ ۱۳۴ ۱۹۵
یکی از مهمترین فانتزیای من اینه که بتونم غذاهای خوشمزه ای که عکسش تو اینترنت هستو دانلود کنم بخورم
یعنی میشه علم اینقدر پیشرفت کنه؟؟؟ خدایا یعنی میشه؟؟؟
۹۷
۲۹ ۱۶۸ ۵ ۲۴
یکی از فانتزیام اینه که فوتبالیست بشم گل بزم کلی خوشحالی کنم بازیناهم بریزن روم بعد ببینیم پرچم کمک داور اومده بالا یعنی افساید بعد بگیم ای بابا
۱۳۳
۳۶ ۲۰ ۲۲ ۷
یکی از فانتزی هام اینه که یه فامیل داشته باشیم اسمش سروش باشه
بعد بچه دار شه بگیم:سروش منتشر کرد !
۵۹
۹۴ ۰ ۰ ۲۲
یکی از فانتزیام اینه که دست کنم تو دماغ این دختر بینی عملی ها ببینم تا کجا میره
۱٬۴۲۷
۴۹۷ ۶۱۰ ۹۲ ۷۷۱
یکی از فانتزیام اینه که مخاطب خاصمو ببرم خونه با خانواده بشینیم پای سفره
بعد هی مامانم نگاش کنه بگه وای عروس گلم چه چادر بهش میاد. بعد اونم ذوق مرگ بشه
از خجالت بیاد خودشو بچسبونه به من!
منم یکی بخوابونم زیر گوشش بگم درست بشین جلو چهارتا بزرگتر. والا!
۷٬۹۳۰
۱٬۷۸۶ ۲٬۰۰۸ ۲۲۹ ۴٬۷۱۱
یکی از فانتزیام اینه که مثل این سریالای کره ای، درگیر یه مثلث عشقی بشم اما به جای انتخاب پسرِ مغرور نقش اول، پسر مهربون و فداکار نقش دوم رو انتخاب کنم.
بعدشم دیگه نیازی به محو شدن نیست، می مونیم زمین زندگیمونو می کنیم.
۲٬۴۹۹
۱٬۴۷۰ ۱٬۱۰۶ ۱۳۴ ۱۹۵
باهرتبسمت منو،به سمت سجده میکشی
درانتظارروزیم،به خنده مبتلا بشی
بخندی وجهانمو،ازریشه زیرو رو کنی
تمام اعتقادمو،بابوسه روبه روکنی..
۵۸۰
۱۳۲ ۱٬۰۷۰ ۲۴۶ ۲۲
یکی از فانتزیام اینه که خواهرم اسمش سحر باشه
توی ماه رمضون صداش کنیم
سحر، سحره
تا سحره پاشو سحری بخور سحر !
۵۸۰
۱۳۲ ۱٬۰۷۰ ۲۴۶ ۲۲
یکی از فانتزیام هم اینه که پورشه پانامرا دیدم
با عجله سوارشم بگم چرا دیراومدی بعدش که
راننده رو دیدم بگم :اَ اَ اَ ببخشید فک کردم بابامه؛ بعد پیاده شم
۲٬۴۸۶
۵۰۷ ۱٬۲۴۹ ۲۲ ۱۶۱